
ای خدای من کمک کن تا فراموشش کنم 
آتشی افروخته باید که خاموشش کنم
شعله های سر کشش آخر مرا دیوانه کرد
کاش می شد عقل را آویزه گوشش کنم
راه من از راه او باید جدا باشد ولی
جمله ای می گویم و فردا فراموشش کنم
مثل رودی می روم دل را به دریا می زنم می توانم با تن دریا هم آغوشش کنم
نظرات شما عزیزان:
|